جدول جو
جدول جو

معنی راهی ببین - جستجوی لغت در جدول جو

راهی ببین
روانه شدن، قدم در راه گذاشتن، عازم حرکت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ بَ تَ / تِ)
رای بیننده، هوشیار، هوشمند:
بپرسید مر زال را موبدی
از آن تیزهش رای بین بخردی،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(فَ لَ نَ)
که راه بیند، رهشناس و مجرب که راه بازشناسد:
بپرسید از زال زر موبدی
ازین تیزهش راهبین بخردی،
فردوسی،
گرمرد راهبین شده ای عیب کس مکن
از زاغ، چشم بین و ز طاووس پرنگر،
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از رای بین
تصویر رای بین
هوشیار، هوشمند
فرهنگ لغت هوشیار
یله شدن، آزاد گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
آغشته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
اهلی شدن و انس گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی